زهرازهرا، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 26 روز سن داره

گل بهاری مامان و بابا

گریه در مهمانی

1392/4/28 12:37
نویسنده : مامان مریم
211 بازدید
اشتراک گذاری

واییییییییییییی زهرا زهرا گله مامان چت شد عزیزم  بعد از مدتها که منتظر بودیم یه مهمونی دعوت بشیم اونم اینجوری شد 

اولش خوب بودی خاونمه خانوم افطار رو که خوردیم شما رفتی بغل بابایی اروم بودیا ولی وقتی عمو جعفر گرفتت گریهات شروع شد وایییییییییی مگه ول میکردی گذاشتمت رو پام یکم چرت زدی ولی سرو صدا بود نتونستی بخوابی و شروع شد انقدر گریه کردی و جیغ زدی که به حق حق افتادی و ما مجبور شدیم برگردیم خونه توی راه تو ماشین شیر خوردی و خوابیدی خونه هم که رسیدیم بیدار نشدی و راحت خوابید.

بعلههههههه اینم از مهمونیه ما لطف کردی و از دماغمون در اوردی مادر. 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

خاله اقليما
28 تیر 92 15:37
اي زهراي نامرد
طفلكي عمو رو ضايع كردي؟؟؟؟!!

قربونت برم كه به خودم رفتي و از گرما و شلوغي قاطي ميكني

ديشب جاتون خيلي خالي بود مريمي ، هم جاي تو و زهرا و هم جاي خاله ي زهرا و فرزان

اره خاله اقلیما جام خالی بود که واستون یه دهن میخوندم هه هه
هانی
29 تیر 92 13:15
خو مامانی بچه به جای شلوغ عادت نداره ...به عمو هم عادت نداره
اشکال نداره کم کم بهتر میشه..ببوسش

خاله هانی باوووووشههه

آقا فرزان
29 تیر 92 20:39
آبجی زهرا فقط خونه ما رو دوست داره

قربونت برم خاله جونم حتما همین طوره